شاید شب قدری دیگر
ما سرگشتگان دیار جهالت و متحیرین در تیه ضلالت و سرگرم های به خودی و خودپرستی که در این ظلمت کده ملک و طبیعت آمده ایم و چشم بصیرت نگشودیم و جمال زیبای تو را در مرائی خرد و کلان ندیدیم و ظهور نور تو را در اقطار سماوات و ارضین خفاش صفت مشاهده ننمودیم و با چشم کور و قلب مهجور روزگار به سر بردیم و عمری را به نادانی و غفلت نفس شمردیم اگر لطف بی پایان و رحمت نا منتهای سرشار تو مددی نکند و سوزی در قلب و جذوه ای در دل نیفکند و جذبه روحیه حاصل نیاید در این تحیر تا ابد بمانیم و ره به جایی نرسانیم. نعم تو ابتدایی و رحمت تو بی سابقه است. بارالها تفضلی فرما و دستگیری نما و ما را به انوار جمال و جلال خود هدایت فرما و قلوب ما را به ضیاء اسماء و صفاتت روشن و منور فرما.
پنجشنبه 19 شهریور 1388 - 2:56:52 PM